یک مربی نویسندگی خوب باید شما را برای تمام موانع پیش روی نویسندگی آگاه کند. مهمترین مانع شما در مسیر نوشتن، خود شما هستید! دشمن اصلی ما خود ما هستیم. بله شاید موانعی مثل پیدا کردن ناشر خوب، ویراستار خوب، یافتن کلمه مناسب و پیدا کردن تصویرگر کار دشواری باشد، اما بزرگترین چالش و مشکل ما خودمان هستیم، و ترس هایی که داریم.

شاید با اطمینان بگویید این مطلب شامل شما نمی‌شود. اما بهتر است بدانید اغلب ترسهای ما نه تنها از نظر دیگران، بلکه از نظر خود ما نیز پنهان هستند.

اولین و مهمترین ترسی که یک نویسنده با آن مواجه می‌شود ترس از طرد شدن یا عدم تایید و پذیرش است.

ترس از عدم تایید و پذیرش

رایج ترین ترس بین نویسنده ها و هنرمندان تازه کار، و در واقع تمام انسان ها، ترس از طرد شدن است. وقتی خودتان را از انجام کاری منع می‌کنید، در قلب این ماجرا، ترس از عدم تایید و ترس از طرد شدن نهفته است.

در دوران کودکی، شاید پدر یا مادرتان گفتند این کار را امتحان کن، چه ضرری دارد؟ بدترین چیزی که ممکنه اتفاق بیفته  اینه که جواب منفی میدن.

اما نمیدانستند وحشتناکترین چیزی که میتواند اتفاق بیفتد همین است! همین جواب نه شنیدن.

شاید برایتان اتفاق افتاده باشد که در دوران نوجوانی از طرف همکلاسی هایتان طرد شده باشید، مطمئنا آن احساس بد تا الان همراه شما است و هر بار که به آن فکر میکنید آرزو می‌کنید ای کاش آب شده و در زمین فرورفته بودید.

متاسفانه بچه ها زود یاد میگیرند که دیگران را به خاطر تفاوت شان با بقیه مسخره کنند: به خاطر چاق بودن، لاغر بودن، قد بلند یا قد کوتاه بودن یا هر چیز دیگر. بعد یاد میگیرید که هم رنگ جماعت شوید. هر کاری که دیگران انجام میدهند می‌کنید تا متمایز و توی چشم نباشید. اما نکته متناقض اینجاست که برای موفقیت در نویسندگی یا هر حوزه دیگر، باید کاری متفاوت تر از دیگران انجام دهید.

حقیقت تلخی درباره طرد شدن وجود دارد: اینکه اجتناب ناپذیر است. هیچ نویسنده موفقی را پیدا نمی‌کنید که یک یا چند اثرش توسط ناشران رد نشده باشد. اغلب آنها پیش از ارائه اولین اثر موفق‌شان بارها و بارها از سوی ناشران مختلف طرد شده اند. مثلا:

برای جی کی رولینگ خالق هری پاتر یک سال طول کشید تا یک ناشر برای چاپ کتابش پیدا کند.

و فقط یک پیشنهاد از سوی نشر بلومزبری داشت به مبلغ 4900 دلار. بعد از جلسه، آخرین جملات ناشر به او اینگونه بود: «جی کی، تو هیچ وقت از نوشتن کتاب کودک درامدی نخواهی داشت.»

کتاب «هم وابستگی» نوشته ملودی بیتل، توسط 20 ناشر رد شد. اما در نهایت به فروش بیش از 5 میلیون نسخه رسید.

جوآن هریس سه کتاب نوشت و برای هر سه هیچ ناشری پیدا نکرد. اما کتاب چهارمش «شکلات»، پرفروش بین المللی شد و یک فیلم موفق هم از روی آن ساخته شد.

اولین رمان جان گریشام، زمانی برای کشتن، پیش از اینکه نشر وینوود با چاپ آن موافقت کند توسط 26 ناشر رد شد.

هیچ ناشری چاپ اولین رمان ویلبر اسمیت را به عهده نگرفت، و به این نتیجه رسید که نویسندگی حرفه ی مناسبی برای او نیست. 18 ماه بعد، سر ویراستار به او گفت سعی کند یک کتاب دیگر بنویسد. او کتاب را نوشت و کتاب چاپ شد، و از آن پس رمان هایش در مجموع به تعداد 84 میلیون نسخه در سراسر دنیا فروخته شد.

میتوانم کل این صفحه را با این داستان ها پر کنم. طرد شدن از قلمروی درونی نشات میگیرد. اگر انتظار طرد شدن را بکشید و حواستان باشد آن را امری شخصی تلقی نکنید، بخشی از زهر خود را از دست می دهد. همیشه به این فکر کنید افرادی که شما را قضاوت می کنند خطاپذیر هستند.