حتما برایتان پیش آمده. روی مبل دراز کشیده اید و برای دلبندتان قصهای میخوانید و او با هر کلمه صدای خندهاش میرود هوا. بعد میگویید «عجب داستانیه، کاش من هم میتونستم انقدر خنده دار بنویسم.»
خبر خوب این که چرا که نه، حتما میتوانید! در این مقاله و مقاله بعد چند راهکار برای نوشتن یک داستانِ بامزه معرفی میکنیم.
بزرگنمایی کنید
در کتاب الکساندر و یک روز بد نوشته ی خانم جودیت ویورست، الکساندر فقط روزِ بدی را سپری نمیکند، روزِ او واقعا وحشتناک است، بدترین روزِ دنیاست. هر چه بیشتر اغراق و غلو کنید، داستانِ شما خندهدار تر میشود.
مثال های دیگر از کتابهایی که به شکل اغراق آمیز نوشته شده اند:
اگر به یک موش شیرینی بدهی اثر لارا نامرآف:اگر به یک موش شیرینی بدهی اثر لارا نامرآف:
کل موضوع کتاب حول زنجیرهای از اتفاقات اغراقآمیز میچرخد. اگر به یک موش شیرینی بدهی، او دلش شیر هم میخواد. اگر به او شیر بدهی، نی هم میخواد. درخواستهای فزایندهی موش که از یک دانه شیرینی شروع میشود یک اثر دومینوی بانمک از نتایج اغراق آمیز خلق میکند.
روزی که مدادشعمی ها دست از کار کشیدند اثر درو دی والت
تمام مدادشمعی ها نامه ای برای صاحبشان، دانکن مینویسند و از او گلایه میکنند. گلایههای آنها به شکل اغراقآمیزی نوشته شده است. مثلا مدادشمعی صورتی از این ناراحت است که دانکن زیاد ازش استفاده نمیکند و فقط کارش کشیدن لباس شاهزاده ها یا کاپ کیک هاست. مدادشمعی سیاه حس میکند فقط برای کشیدن دور شکل ها و برجسته کردنشان از او استفاده میشود.
این مداد رنگیهای انساننما و احساساتِ بزرگنمایی شدهشان خواندن این کتاب را لذتبخش میکند.
بزرگسالان را نادیده نگیرید
در دنیای ادبیات کودکان، اغلب به جلب توجه کودک تاکید میشود. اما حواسمان نیست یک مخاطب دیگر را هم باید لحاظ کنیم، کسی که کتاب را برای بچه میخواند: پدر، مادر و…
این بزرگسالان، خواه والدین باشند، خواه پدربزرگ و مادربزرگها، خواهر و برادرهای بزرگتر یا افرادِ دیگر، اشخاصِ کلیدی در تجربهی کتابخوانی کودکان هستند. و حدس بزنید چی؟ آنها هم از خواندن یک داستان خندهدار لذت میبرند. علاوه بر آن:
لذت مشترک، دلبستگی و پیوند بین کودک و بزرگسالِ خواننده کتاب را تقویت می کند:
کتابی که هم کودک و هم بزرگسال را به خنده میاندازد، تجربهِ مشترک را تقویت میکند. این لذت متقابل می تواند دلبستگی و پیوند بین والد و کودک را تقویت کند و زمان مطالعه را به یک فعالیت ارزشمند برای هر دو تبدیل کند.
داستانِ طنز احتمال خوانش مجدد کتاب را چند برابر میکند.
بیایید روراست باشیم، بزرگسالان بیشتر به کتابی علاقهمند میشوند که خودشان را نیز سرگرم کند و از خواندنش لذت ببرند. وقتی یک داستان در سطوح مختلف از طنز برخوردار باشد، احتمال اینکه بیش از یکبار از قفسه کتاب برداشته و خوانده شود بیشتر است. و خواندن مجدد یک کتاب برای توسعه زبان کودک نیز بسیار موثر است.
کودک را درباره لایههای مختلف داستانگویی آگاه میکند.
بچهها مشاهدهگرند. وقتی ببینند بزرگترها به بخشهایی از داستان میخندند ممکن است علتش را درنیابند، ولی کنجکاویشان را برمیانگیزاند. یاد میگیرند که داستانها لایهها، عمقها و گنجهای پنهانی هم دارند. این ادراک به آنها کمک میکند خوانندگان و شنوندگان باهوشتری شوند.
دوستیهای نامحتمل
وقتی صحبت از خلق داستان های به یاد ماندنی برای کودکان می شود، برخی از ماندگارترین و دوست داشتنی ترین داستانها، آن هایی هستند که حول دوستی های نامحتمل متمرکز می شوند.
مثلا داستان لاک پشت و خرگوش، موش شهری و موش روستایی، هابیت و جادوگر
در کنار هم قرار دادن شخصیت هایی از جهان های بسیار متفاوت یا با شخصیت های متضاد، جذابیت و طنز جالبی را به همراه میآورد.
بازی با انتظارات:
کنار هم قرار گرفتن کاراکترها با پیشینه یا شخصیت متضاد زمینه را برای خلق کمدی فراهم می کند. حیوان تنبل با یک سنجاب بیش فعال رفیق شده است؟ آهستگی در مقابل شتاب به طور طبیعی منجر به سناریوهای طنز می شود.
خواننده انتظار دارد لاکپشت دیرتر از خرگوش به مقصد برسد، ولی شما این انتظار او را به گونهای معکوس پاسخ میدهید.
ایجاد تضادهای مکمل:
شخصیت های شما به دلیل تفاوت هایی که دارند، طبیعتا دیدگاه ها یا رویکردهای متناقضی به موقعیت ها خواهند داشت. شاید یک رباتِ عاشق تکنولوژی و یک پری دوست دار طبیعت مجبور شوند با هم برای یک مهمانی برنامه ریزی کنند. ربات دوست دارد همه چیز به طور اتومات انجام شده و از تکنولوژی استفاده کند، در حالی که پری بر ساخت دکورهای دستساز اصرار دارد. این تضادهای مکمل، یک طنزِ طبیعی در داستان ایجاد میکنند، چون هر شخصیت سعی میکند دنیای دیگری را هدایت کند.
گفتگو:
از طریق گفتگو، تفاوتهای پیشینه، دانش و جهان شخصیتها را برجسته کنید. شاید یکی از شخصیت ها از زبان کهن و رسمی استفاده می کند در حالی که دیگری از زبان عامیانه مدرن استفاده می کند. این تضاد می تواند منجر به سوء تفاهم های خنده دار شود.
(ادامه دارد)
منبع: بوک فاکس